هنگامی که شما کسب و کاری راه بیندازید باید برای ارائه خدمات مشتری جذب کنید و میانگین هزینه ای که مصرف می کنید تا یک مشتری را جذب کنید به عنوان شاخص هزینه جذب مشتری شناخته می شود که هزینه های مختلفی مثل بازاریابی فروش و حقوق و مخارجی که برای جذب و تبدیل مشتری ها مصرف کردهاید همه شامل این هزینه می شوند. برای راه اندازی کسب و کارهای اینترنتی و کسب درآمد باید به موارد مختلفی توجه کنید.
آموزش استارت آپ آموزش دیجیتال مارکتینگ شاخص هزینه جذب مشتری چیست؟
علت اهمیت هزینه جذب مشتری
خیلی از استارتاپ هایی که شروع به کار میکنند در اول با شکست مواجه می شوند زیرا نمی توانند به خوبی بازاریابی محصولات خودشان را انجام دهند و مشتری های خوبی جذب کنند تا بتوانند محصولات خودشان را به آنها عرضه کنند اما یکی دیگر از دلایل آن این است که کسانی که کسب و کار راه می اندازند و یا استارتاپی را شروع می کنند هزینه زیادی برای جذب مشتری اختصاص میدهند که بیش از توانایی کسب درآمد آن شغل است و در واقع دخل و خرج آن ها با هم نمی خواند.
نحوه محاسبه هزینه جذب مشتری
پس بهتر است که هزینه جذب مشتری کاملاً محاسبه شده باشد و از راه اصولی خرج ها انجام شود و یکی از راه های مناسب برای بدست آوردن هزینه جذب مشتری راه زیر است و برای اینکه این محاسبه را انجام دهید لازم است که هزینه بازاریابی و فروش و دستمزدها و حقوق ها را در یک دوره مشخصی برای مشتری هایی که اضافه شده اند به دست بیاورید و در فرمول بگذارید تا هزینه جذب مشتری شما مشخص شود.
x 100 [ تعداد بازدیدکنندگانی که نتایج صفحه را مشاهده می کنند / بازدیدکنندگانی روی نتایج صفحه کلیک می کنند ] = نرخ کلیک
مزایای شاخص هزینه جذب مشتری
میزان مشخص برای هزینه جذب مشتری باعث میشود که شما رشته هایی که مرتبط با بازاریابی و جذب مشتری است را بررسی کنید و ببینید در نهایت چقدر برای شما هزینه بر بوده است و همچنین به شما کمک می کند که یک مقیاسی از آن داشته باشید تا متوجه شوید که بهتر است در کجاها هزینهها را کاهش دهید و سرمایه بیشتری در چه قسمت هایی را داشته باشید تا بتوانید به سوددهی بیشتر برسید و تراکنشهای شما ارزش بالاتری داشته باشد.
بهتر است هنگام بررسی این شاخص به این نکته توجه کنید که طول عمر مشتری ها و میانگین ارزش سفارش ها هم در نظر گرفته شود و به همه این ها توجه کنید تا در نهایت بتوانید یک هزینه مشخص و عاقلانه برای جذب مشتری داشته باشید.
معایب شاخص هزینه جذب مشتری
البته این روش عیب های خاص خودش را دارد و همیشه به شما کمک نمیکند که اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری های درست را به صورت کامل داشته باشید. به طور مثال اگر هزینه جذب مشتری شما 20 هزار تومان باشد و میانگین ارزش سفارش ها 17 هزار تومان باشد شما مشکل خواهید داشت زیرا میانگین ارزش هر سفارش شما باید بالاتر باشد و در این صورت است که شما وضعیت بهتری پیدا می کنید. پس باید هزینه جذب مشتری ها را با شاخص های دیگری که در این تجارت وجود دارد پیگیری کنید تا بتوانید اقدام درستی داشته باشید.
سایر شاخصهای مرتبط با استارت آپ ها
چنانچه تصمیم گرفتید از شاخص هزینه جذب مشتری (CAC) در داشبورد خود استفاده کنید پیشنهاد می کنیم شاخص هایی مثل شاخص های زیر را هم در کنار آن در داشبورد خود داشته باشید.
- هزینه به ازای هر فعالیت (CPA)
- نرخ ارزش طول عمر مشتری به هزینه جذب مشتری
- میانگین ارزش هر خرید
- درصد مشتریان بازگشتی
در نظر داشته باشید که هزینه جذب مشتری با توجه به مدل کسب و کار و محصول شما متنوع خواهد بود. اما یک نقطه مرجع خوب این است که شما نسبت سه برابری ارزش طول عمر مشتری را به هزینه جذب مشتری هدف قرار بدهید.